نمیتوانم یا هنوز نمیتوانم؟ بررسی نقش باورها در موفقیت

▎ نمیتوانم یا هنوز نمیتوانم؟ بررسی نقش باورها در موفقیت
▎مقدمه
در زندگی روزمره، واژهها و جملاتی که به کار میبریم، تأثیر عمیقی بر افکار و رفتارهای ما دارند. یکی از این جملات که بهخصوص در میان محصلین و دانشجویان شایع است، عبارت «نمیتوانم» است. این عبارت نه تنها نشاندهنده عدم اعتماد به نفس است، بلکه میتواند مانع از رسیدن به موفقیتهای تحصیلی و زندگی شود. در این مقاله، به بررسی مفهوم «باور» و تأثیر آن بر تواناییهای فردی خواهیم پرداخت و راهکارهایی برای تغییر این باورها ارائه خواهیم کرد.
▎باور و قدرت آن
باور به عنوان یک احساس یا اعتقاد درونی تعریف میشود که میتواند بر رفتار و تصمیمگیریهای ما تأثیر بگذارد. طبق نظریههای روانشناسی، باورها میتوانند به دو دسته تقسیم شوند: باورهای مثبت و باورهای منفی. باورهای مثبت، مانند «من میتوانم این کار را انجام دهم»، میتوانند به افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس کمک کنند. در مقابل، باورهای منفی، مانند «من نمیتوانم»، میتوانند باعث کاهش انگیزه و تلاش شوند (Bandura, 1997).
▎تأثیر باورها بر موفقیت
مطالعات نشان دادهاند که افراد با باورهای مثبت نسبت به تواناییهای خود، معمولاً عملکرد بهتری در تحصیل و کار دارند (Schunk, 2003). به عنوان مثال، پژوهشی که توسط دکتر آلیسیا گراسیو در دانشگاه هاروارد انجام شده است، نشان داد که دانشجویانی که به تواناییهای خود ایمان دارند، در امتحانات و پروژهها بهتر عمل میکنند (Gracio, 2019).
▎باور غلط: «نمیتوانم»
عبارت «نمیتوانم» نه تنها یک بیان منفی است، بلکه میتواند به یک باور غلط تبدیل شود. زمانی که فردی به خود میگوید «نمیتوانم»، او در واقع خود را از تلاش و کوشش باز میدارد. این نوع تفکر میتواند به یک چرخه معیوب منجر شود؛ زیرا هر بار که فرد با چالش جدیدی مواجه میشود، این باور تقویت میشود و او بیشتر از پیش از تلاش کردن فاصله میگیرد (Dweck, 2006).
▎نقش والدین و معلمان
والدین و معلمان نقش بسیار مهمی در شکلگیری باورهای دانشآموزان دارند. اگر والدین همواره بر روی نقاط ضعف فرزندان تأکید کنند و از جملاتی مانند «تو نمیتوانی» استفاده کنند، این باور منفی در ذهن کودک شکل میگیرد. برعکس، تشویق و حمایت از تلاشها و موفقیتهای کوچک میتواند به تقویت باورهای مثبت کمک کند (Ginsburg Jablow, 2015).
▎راهکارهایی برای تغییر باورها
▎1. شناسایی باورهای منفی
اولین قدم برای تغییر باورهای منفی، شناسایی آنهاست. افراد باید با دقت به افکار خود گوش دهند و متوجه شوند که چه زمانی از عبارات منفی استفاده میکنند.
▎2. جایگزینی با باورهای مثبت
پس از شناسایی باورهای منفی، مرحله بعدی جایگزینی آنها با باورهای مثبت است. به عنوان مثال، به جای گفتن «نمیتوانم این کار را انجام دهم»، میتوان گفت «من هنوز نمیتوانم، اما با تلاش بیشتر میتوانم».
▎3. تعیین اهداف کوچک
تعیین اهداف کوچک و قابل دسترسی میتواند به افزایش اعتماد به نفس کمک کند. هر بار که فرد به یک هدف کوچک دست یابد، احساس موفقیت و توانایی بیشتری خواهد داشت (Locke Latham, 2002).
▎4. استفاده از تکنیکهای مثبتاندیشی
تکنیکهایی مانند تجسم موفقیت و نوشتن لیستی از موفقیتها و نقاط قوت میتواند به تقویت باورهای مثبت کمک کند (Seligman, 2006).
▎نتیجهگیری
در نهایت، باورها نقش بسیار مهمی در موفقیتهای تحصیلی و زندگی ما ایفا میکنند. با تغییر نگرش خود از «نمیتوانم» به «میتوانم» و اتخاذ رویکردی مثبتتر، میتوانیم به موفقیتهای بیشتری دست یابیم. والدین و معلمان نیز باید با تشویق و حمایت از دانشآموزان، زمینه را برای رشد باورهای مثبت فراهم کنند.
▎منابع
- Bandura, A. (1997). Self-efficacy: The exercise of control. New York: W.H. Freeman.
- Dweck, C.S. (2006). Mindset: The new psychology of success. New York: Random House.
- Ginsburg, K.R., Jablow, M.M. (2015). Building resilience in children and teens: Giving kids roots and wings. American Academy of Pediatrics.
- Gracio, A. (2019). The effect of self-efficacy on academic performance among college students. Harvard University.
- Locke, E.A., Latham, G.P. (2002). Building a practically useful theory of goal setting and task motivation: A 35-year odyssey. American Psychologist, 57(9), 705-717.
- Schunk, D.H. (2003). Self-efficacy for reading and writing: Influence of modeling, goal setting, and self-evaluation. Reading Writing Quarterly, 19(2), 159-172.
- Seligman, M.E.P. (2006). Learned optimism: How to change your mind and your life. New York: Vintage Books.
دیدگاهتان را بنویسید